تنشهایی که بازار نفت را به آتش کشید/ آیا خلیج فارس میدان نبرد بعدی است؟
اکوایران: تهدید اسرائیل به انتقام از ایران و احتمال تشدید بحران پس از آن، بازارهای انرژی که به خواب غفلت رفته بودند را شدیداً تکان داده است.
به گزارش اکوایران، تمام نگاهها به مقیاس و دامنه واکنش اسرائیل به حمله موشکی وسیع روز سهشنبه ایران دوخته شده است. اما کمترکسی به اندازه فعالان بازار نفت از این بابت است؛ زیرا نشانههای هشداردهندهای وجود دارد که صنعت نفت ایران، اگر نه تأسیسات هستهای این کشور، ممکن است در فهرست اهداف احتمالی اسرائیل قرار دارند.
به نوشته کیث جانسون برای وبگاه فارن پالیسی، جو بایدن در پاسخ به سؤالی در مورد برنامههای اسرائیل برای حمله احتمالی به تأسیسات نفتی ایران، این گمانهزنیها را تقویت کرد و گفت: «ما در حال بحث در مورد این موضوع هستیم». اگرچه به نظر میرسید که رئیسجمهور آمریکا این احتمال را رد کرده، اما مانند روز پیش که حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران را کاملاً منتفی دانسته بود، حمله به صنعت نفت این کشور را قاطعانه نفی نکرد.
دقایقی پس از اظهارات بایدن، قیمت نفت افزایش یافت. شاخص جهانی نفت خام برنت به نزدیک ۷۸ دلار در هر بشکه رسید و طی یک روز، بیش از ۵ درصد افزایش یافت. اما پیش از این و با وجود درگیریهای شدید خاورمیانه که معمولاً بازارهای نفت را به لرزه در میآورد، نوسان چندانی را تجربه نکرده بود.
بیتفاوتی نفت به ریسکهای ژئوپلیتیکی
از آغاز جنگ غزه در ۷ اکتبر، بازارهای انرژی سکوت کردهاند. ماهها درگیریهای شدید و علنی بین اسرائیل و حماس در غزه و بهتازگی بین اسرائیل و حزبالله در لبنان و همچنین چندین برخورد مستقیم بین اسرائیل و ایران نتوانست تکانی به بازار نفت بدهد؛ قیمت نفت خام همچنان ارزانتر از یک یا حتی دو سال پیش است. حتی با وجود کمپین بیوقفه حوثیهای یمن در دریای سرخ و بستن این آبراه حیاتی، این بیتفاوتی ادامه داشته است.
بخش اعظم این وضعیت را میتوان با اشاره به اینکه بازار نفت به خوبی تأمین میشود، توضیح داد. اوپکپلاس، کارتل کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت برای جلوگیری از کاهش بیشتر قیمتها، به ویژه بهخاطر تقاضای ضعیف جهانی برای نفت خام. تولید خود را محدود کرده است. این بازار پر از حباب نیز بسیاری از بیتفاوتیهای بازار نفت را حتی در بحبوحه تشدید جنگهای اخیر توضیح میدهد.
متیو رید، معاون مدیرعامل مؤسسه مشاورهای فارن ریپورت گفت: «ریسکهای ژئوپلیتیکی نفت از بین نرفته، اما خفته است. یک سال درگیری هنوز واقعاً بر حجم عرضه نفت در بازار تأثیر نداشته است. ترکیب زنگ خطرهای بیشمار و یک بازار سست باعث میشود که مردم به راحتی تصور کنند که هیچچیزی تغییر نکرده است».
تلاش اسرائیل برای تضعیف شاهرگ اقتصادی ایران
اما ممکن است این وضعیت در حال تغییر باشد. حمله اسرائیل به تأسیسات نفتی ایران میتواند معانی مختلفی داشته باشد. تأثیر نهایی بستگی به این دارد که اسرائیل چه چیزی را هدف قرار دهد، ایران چه انتقامی بگیرد و دیگر تولیدکنندگان بزرگ جهانی نفت چگونه به شوک احتمالی واکنش نشان دهند.
ریچارد برنز، بنیانگذار و رئیس بخش ژئوپلیتیک شرکت مشاورهای انرژی اَسپِکت گفت: «اگر حمله به زیرساختهای انرژی جزء اهداف تلافی اسرائیل باشد، یکی از مسائلی که باید سنجیده شود، گزینههایی است که عمدتاً بر بازار داخلی ایران تأثیر میگذارد که میتواند تأثیر بسیار بیشتری بر بازار جهانی داشته و عواقب بسیار وسیعتری به بار بیاورد».
برای مثال، حمله تمامعیار به جزیره خارک، کانون تجارت صادرات نفت ایران میتواند توانایی این کشور برای کسب درآمد مورد نیاز از صادرات روزانه ۱.۷ میلیون بشکهایش را نابود کند، اما از طرفی باعث افزایش قیمت نفت و بنزین برای سایر ملتها، از جمله آمریکا میشود که تنها چند هفته با انتخابات ریاستجمهوری فاصله دارد. حملات هدفمندتر اسرائیل به مجتمعهای پالایشگاهی که بنزین برای بازار داخلی ایران تولید میکنند، در کوتاهمدت تهران را متضرر میکند، اما تأثیرات مشابهی بر بازارهای جهانی نخواهد داشت.
حملات هدفمند؛ تأثیرات کوتاهمدت و بلندمدت
حمله به جزیره خارک احتمالاً در کوتاهمدت توانایی ایران برای صادرات بیشتر نفت خامش را محدود میسازد، هرچند ایران این توانایی را دارد که از طریق خطوط لوله نفتی برخی از نفت خام خود را به ترمینالهای صادرات نفت جایگزین در دریای عمان ارسال کند. البته گزارشها حاکی از آن بوده که این کشور در حال حاضر نفتکشهای خود را از خارک دور کرده است. ایران صادرکننده معمولی نفت نیست، زیرا همچنان تحت تحریمهای غربی بوده و بیشتر نفت خام آن به چین میرود؛ اما حتی از دست رفتن بشکههای تحریمی آن نیز همچنان بر بازار تأثیر خواهند گذاشت. کلیر ویو انرژی پارتنرز، یک شرکت مشاورهای تحقیقاتی در زمینه انرژی برآورد کرده که چنین حملهای میتواند قیمت نفت خام را به حدود ۸۰ دلار در بشکه برساند.
حملهای کمترجاهطلبانه ممکن است علیه مجتمعهای پالایشگاهی داخلی ایران، مانند تأسیسات آبادان، قدیمیترین پالایشگاه خاورمیانه انجام بگیرد. هدف در اینجا محصولات تصفیهشده مانند بنزین خواهد بود که از دست دادن آن بیشتر بر مردم ایران تأثیر میگذارد تا ملتهای غربی و آسیایی.
سؤال بزرگ دوم این بوده که تهران در پاسخ به حمله مستقیم علیه شاهرگ اقتصادی یا ثبات داخلیش چه خواهد کرد. چندین تأسیسات نفتی آسیبپذیر در منطقه وجود دارد که ایران میتواند در واکنش به آنها حمله کند؛ البته صنعت انرژی خود اسرائیل فاقد چنین اهداف قابلتوجهی است. تأسیسات نفتی عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس ممکن است هدف حملات ایران قرار گیرند که میتواند تأثیر هرگونه شوک قیمتی نفت را تشدید کرده و به جنگ فزاینده منطقهای دامن بزند.
برنز گفت: «در سراسر منطقه، زیرساختهای انرژی بسیار مهمی وجود دارد و دفاع از آن در برابر حملات نامتقارن بسیار سخت بوده، زیرا منطقه فاقد شبکه دفاع هوایی چندلایهای است که اسرائیل دارد».
گزینه خطرناک برای ایران
برای ایران، همانطور که طی دهههای گذشته ثابت شده، گزینه راحتترین گزینه تلاش برای بستن تنگه هرمز است؛ این تنگه حیاتی مسیر عبور یکچهارم نفت خام جهان محسوب میشود. این همان راهی است که ایران، عراق، کویت و عربستان سعودی نفت خود را به بازار میرسانند، و بستهشدن آن میتواند عواقب ویرانگری به همراه داشته باشد. کلیر ویو تخمین زده که بستهشدن طولانیمدت هرمز میتواند قیمتها را به نزدیکی ۱۰۰ دلار در هر بشکه برساند.
رید گفت: «بستن تنگه یا تلاش برای بستنش گزینه هستهای است. این خودکشی خواهد بود. این معادل اعلام جنگ ایران به اقتصاد جهانی، همسایگان و دوستانی مانند چین است که بیشتر نفتش را میخرد».
اما اکنون دو چیز میتواند متفاوت باشد. اول، اگر اسرائیل ظرفیت صادراتی ایران را از بین ببرد، بستهشدن تنگه هرمز دیگر خودزنی و حرکتی از روی ناامیدی نخواهد بود. دوم، حوثیها نشان دادهاند که حتی یک گروه غیردولتی نیز میتوانند مسیر حملونقل حیاتی را با تجهیزات نسبتاً ابتدایی مسدود کنند؛ موشکها، پهپادها، مینها و کشتیهای ایران میتواند تهدیدی حتی بزرگتر برای آبراهی باشند که برخلاف دریای سرخ و کانال سوئز، هیچ جایگزینی ندارد.
واکنش بازار نفت
البته ایران و صنعت نفت آن، به ویژه در بازاری که به خوبی تأمین میشود، در خلأ وجود ندارند. روی کاغذ، تولیدکنندگان بزرگ مانند عربستان سعودی ظرفیت زیادی برای تولید نفت مازاد دارند که میتوانند برای پرکردن هرگونه کمبود بشکههای نفت ایران استفاده کنند و جلوی افزایش قیمتها را بگیرند.
در عمل، حتی بیشتر بشکههای نفت از عربستان سعودی باید از تنگه هرمز عبور کنند و این کشور تمایلی به واردشدن به درگیری بین اسرائیل و ایران، خصوصاً پس از عادیسازی روابط با تهران ندارد. این بیتمایلی، به ویژه بعد از یک سال تلاش اوپک به رهبری عربستان برای حفظ قیمت بالای جهانی نفت باعث میشود که تولیدکنندگان بزرگ احتمالاً از حرکت سریع برای پرکردن هرگونه شکاف در بازار کنند. ظرفیتهای اضافی تنها زمانی استفاده خواهند شد که بازار نفت واقعاً به طور جدی از تعادل خارج شوند.
برنز خاطرنشان کرد: «ظرفیت اضافی زیادی کنار گذاشته شده، اما سؤال این است که در چه شرایطی تصمیم به فعالکردن آن گرفته میشود، نه اینکه به چه میزان و چقدر سریع. دیدگاهی وجود دارد که ظرفیت اضافی باید به عنوان واکنشی به از دست دادن عرضه باشد، نه در راستای پیشگیری از آن».
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0