پنج نقش راهبردی ایران در ژئوپلیتیک اوراسیا| افزایش جذابیت منطقهای سازمان شانگهای
برخی رویدادها مانند خروج ایالات متحده از افغانستان نیز ممکن است بلوک روسیه، ایران و چین را به تعمیق همکاری ترغیب و همین موضوع شانگهای را برای آنها بسیار مهم میکند.
بازار؛ گروه بینالملل: در دنیای مدرن که فرآیندهای ژئوپلیتیکی به طور فزایندهای پویا میشوند، نقش سازمانهای معتبر بینالمللی در حال افزایش است. سازمان همکاری شانگهای (SCO) یکی از سازوکارهای کلیدی تعامل چندجانبه در فضای اوراسیا است که قادر به پاسخگویی موثر به چالشها و تهدیدات امنیت منطقه است. این سازمان در ۱۵ ژوئن ۲۰۰۱ در شانگهای توسط قزاقستان، چین، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان ایجاد شد. این سازمان در سال ۲۰۲۴ به همراه سایر اعضای رسمی از جمله هند، پاکستان و ایران به فعالیت خود ادامه خواهد داد. افغانستان، بلاروس و مغولستان نیز اعضای ناظر هستند.
شانگهای یک سازمان بینالمللی دائمی است که اهداف آن بر اساس اساسنامه آن مصوب سال ۲۰۰۲ در سن پترزبورگ به شرح زیر است: تقویت اعتماد متقابل، دوستی و حسن همجواری بین کشورهای عضو، تشویق همکاری موثر در زمینههای سیاسی، تجاری، اقتصادی، علمی، فنی، فرهنگی، آموزشی، انرژی، حملونقل، محیطزیست و سایر حوزهها و همچنین تلاش مشترک برای حفظ و تضمین صلح، امنیت و ثبات در منطقه و پیشرفت در جهت ایجاد یک نظم سیاسی و اقتصادی بین المللی جدید دموکراتیک، عادلانه و منطقی».
به طور کلی، با افزایش اهمیت ژئوپلیتیک اوراسیا در محاسبات استراتژیک قدرتهای بزرگ و بازیگران منطقهای، موقعیت سازمان همکاری شانگهای که ریشه در ژئوپلیتیک اوراسیا دارد، هر روز اهمیت بیشتری پیدا میکند. با توجه به رقابت ژئوپلیتیکی جاری در عرصه اوراسیا، به نظر میرسد که ظهور یک جامعه اوراسیا تا حد زیادی بستگی به چگونگی ایجاد درک مشترک از منافع و تهدیدات و همچنین روحیه همکاری در میان اعضای سازمان شانگهای دارد.
منافع و نقش ایران در ژئوپلیتیک اوراسیا
اگرچه برخی از کارشناسان غربی دستاورد اصلی عضویت کامل ایران در سازمان شانگهای را رفع انزوا در شرایط تحریم میدانند، اما در بلندمدت سازمان شانگهای سازوکار مهمی را برای دستیابی به برخی اهداف سیاست خارجی در اختیار ایران قرار میدهد. زیرا در حال حاضر شاهد ظهور یک تفاهم مشترک بین ایران و سایر اعضا در خصوص هویت اوراسیا، منافع و تهدیدات مشترک هستیم. اکنون میتوان ادعا کرد که ایران به دلیل موقعیت استراتژیک، پتانسیل اقتصادی، منابع انرژی و تجربه و دانش گسترده در مبارزه با تروریسم، میتواند به برنامههای در حال انجام سازمان همکاری شانگهای ارزش افزوده و از همه ظرفیتهای خود به عنوان پل ارتباطی بین شرق و جهان اسلام برای ایجاد چشمانداز سیاسی و اقتصادی مشترک برای منطقه استفاده کند. از این رو موضوعات همکاری در زمینههای حمل و نقل، مبارزه با تروریسم، انرژی و تجارت مطرح میشود که به طور خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نخست؛ مشارکت در تشکیل رژیمهای امنیتی در منطقه: ایران میتواند نقش برجستهای در مبارزه با تروریسم ایفا کند، زیرا ساختار ضد تروریسم سازمان همکاری شانگهای با درک شر سهگانه تروریسم، جدایی طلبی و افراط گرایی با منافع ایران سازگار است. در رابطه با تروریسم، ایران با تجربهای که در سطح ملی و منطقهای دارد میتواند انرژی جدیدی را به سازمان تزریق کند تا در کنار سایر کشورها با این تهدید مبارزه کند. علاوه بر این، با توجه به تحولات اخیر در منطقه، مبارزه با تروریسم در قلب اوراسیا هسته اصلی منافع امنیتی ایران خواهد بود، زیرا خروج نیروهای غربی از افغانستان و ظهور داعش برای ایجاد «امارت خراسان» موجب ایجاد چالش جدید برای وضعیت امنیتی در منطقه میشود.
در این راستا، جنبش اسلامی ازبکستان در زمانی که طالبان و داعش حضور خود را در بخشهای شمالی کشور هم مرز با آسیای مرکزی گسترش دادهاند، نشانههایی از احیا را نشان داده است. به همین ترتیب، جنبش اسلامی ترکستان شرقی وابسته به القاعده، که عمدتاً از جهادگران اویغور تشکیل شده، علاوه بر حضور فعال در سوریه، تمایل خود را برای پیوستن به طالبان افغانستان نشان داده است. بنابراین، چشمانداز گسترش خشونت در قلب اوراسیا افزایش مییابد و آسیای مرکزی نیز به دلیل مسیرهای قاچاق مواد مخدر آسیبپذیر است. علاوه بر این، ساختار اجتماعی برخی از کشورهای آسیای مرکزی تغییر فزایندهای را به سمت افراط گرایی مذهبی نشان میدهد. مهم این است که سازمان شانگهای یک سیاست تعاملی مداوم با طالبان را اتخاذ و ایران با توجه به روابط دوجانبه خوب با همه اعضا و بازیگران تأثیرگذار، میتواند به تجمیع نظرات و دیدگاهها در این زمینه کمک کند.
دوم؛ انتظارات مشترک برای چندجانبه گرایی بینالمللی: رویکرد ضد یکجانبهگرایی سازمان همکاری شانگهای یک اتحاد طبیعی بین ایران و سایر اعضای سازمان ایجاد میکند. همچنین، به نظر میرسد برخی رویدادها مانند خروج ایالات متحده از افغانستان نیز ممکن است بلوک روسیه، ایران و چین را به تعمیق همکاری ترغیب و همین موضوع شانگهای را برای آنها بسیار مهم میکند.
سوم؛ مشارکت در شکلدهی رژیمهای تجاری در منطقه: حذف تعرفهها در بلوک شانگهای، شاخص کلی رفاه کشورهای عضو را افزایش میدهد و در میان همه سناریوهای ممکن، تجارت ایران با منطقه را به ویژه که سهم صادرات ایران به منطقه به دلیل موانع غیرتعرفهای نسبتاً کم بود. علاوه بر این، فرصتهای ژئواکونومیکی ایران در بخشهای حملونقل و انرژی با چشمانداز اقتصادی سازمان شانگهای همخوانی دارد. در گستره وسیع همکاریهای اقتصادی و اجتماعی موجود که در بیانیههای اجلاس منعکس شده است، دو حوزه مرتبط با منافع ایران شامل نقش پروژههای حمل و نقل و اقتصاد دیجیتال در حال توسعه است.
ایران به عنوان کشوری با منابع غنی انرژی و تقاضای رو به رشد انرژی، به ویژه در دوران بهبود اقتصاد جهانی پس از بحران کرونا، منبع مطمئنی برای غولهای واردکننده انرژی مانند چین و هند است. عضویت در شانگهای میتواند به پیشبرد مذاکرات در مورد خطوط لوله گاز متوقف شده مانند خط لوله صلح کمک کند.
اما از نظر پروژههای حمل و نقل و اتصال فیزیکی، عضویت کامل در شانگهای به ایران این امکان را میدهد که اجرای دو پیشنهاد مهم اتصال شمال به جنوب را در اولویت قرار دهد که اولین مورد شامل کریدور بین المللی شمال به جنوب است که اتحادیه اروپا را از طریق روسیه و همچنین بندر و راه آهن چابهار-زاهدان ایران به هند وصل میکند. همچنین، این کریدور هند را از طریق ایران به افغانستان، آسیای مرکزی و روسیه متصل میکند. علاوه بر این، تکمیل کریدور ایران، افغانستان و ازبکستان که شهرهایی مانند مزارشریف و هرات را مستقیماً به بندر چابهار ایران متصل میکند، مورد توجه چینیها و هندیها نیز است و میتواند به نزدیکی در این منطقه کمک کند.
چهارم؛ ایجاد یک مشارکت بلندمدت انرژی: ایران به عنوان کشوری با منابع غنی انرژی و تقاضای رو به رشد انرژی، به ویژه در دوران بهبود اقتصاد جهانی پس از بحران کرونا، منبع مطمئنی برای غولهای واردکننده انرژی مانند چین و هند است. عضویت در شانگهای میتواند به پیشبرد مذاکرات در مورد خطوط لوله گاز متوقف شده مانند خط لوله صلح کمک کند. البته راه طولانی برای ایجاد یک باشگاه انرژی برای تعمیق تعاملات بین تولیدکنندگان (روسیه، قزاقستان و ازبکستان) و مصرف کنندگان (چین، تاجیکستان، قرقیزستان، هند، پاکستان و مغولستان) وجود دارد. در این چارچوب، هند و روسیه در حال بررسی مسیر احتمالی خط لوله انرژی از طریق شمال غربی چین هستند.
اکنون با آغاز روند عضویت کامل در این سازمان، ایران ممکن است انگیزه بیشتری برای اجرای پروژههایی مانند خط لوله گاز از دریا به هند یا اتصال کریدور اقتصادی چین و پاکستان به خط لوله صلح با همکاری روسیه و شرکتهای هندی روسیه داشته باشد.
پنجم؛ توسعه تعامل فرهنگی: با توجه به روابط تاریخی و فرهنگی ایران با کشورهای اوراسیا، میتوان روابط قدیمی منطقهای را برای تسهیل اقدامات اعتمادسازی احیا کرد. برنامههای تبادل فرهنگی در قالب جشنواره فیلم سازمان همکاری شانگهای و نمایشگاه میراث جهانی سازمان همکاری شانگهای که ارتباطات مردم با مردم و تبادل نظر را ترویج میکند، میتواند گسترش یابد. هنر، موسیقی و سینمای ایران همچنان در منطقه محبوب است و در این راستا پیشنهاد ایران برای میزبانی نمایشگاه فرهنگی با عنوان «میراث مشترک نوروز» گام خوبی در این راستا خواهد بود.
همچنین با توجه به تهدید افراط گرایی مذهبی برای توسعه مناسبات اقتصادی باثبات، ایران میتواند بار دیگر به رسالت تاریخی خود یعنی معرفی گفتمانهای فرهنگی تساهلآمیز و تفسیر عرفانی اسلام که در ادبیات غنی عرفانی متبلور است، عمل کند. بنابراین اتخاذ راهبرد فرهنگی فعال بر اساس پیشینه تمدنی ایران و فعالیت ایران در سازمان همکاری شانگهای مفید و ضروری به نظر میرسد.
بدون تردید، در حال حاضر بیشتر اوراسیا به یک شکل درگیر سازمان همکاری شانگهای است. همچنین، باید درک کرد که این سازمان یک باشگاه یا یک مجمع مبتنی بر منافع نیست، بلکه یک ساختار واقعی و پیچیده است که به کلیت روابط چندجانبه میپردازد. این امر شامل بخش امنیتی و مسائل بسیار حساس است که مستلزم وجود اصول و تعهدات مشترک است. یک تعامل چندجانبه غنی و دوجانبه در داخل سازمان همکاری شانگهای وجود دارد و کشورهایی با دیدگاههای مشابه در عرصه بینالمللی در حال مشارکت هستند.
در حال حاضر بیشتر اوراسیا به یک شکل درگیر سازمان همکاری شانگهای است. همچنین، باید درک کرد که این سازمان یک باشگاه یا یک مجمع مبتنی بر منافع نیست، بلکه یک ساختار واقعی و پیچیده است که به کلیت روابط چندجانبه میپردازد.
البته، کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به دلیل تناقضات بین خود، گاهی اوقات تعامل خود را محدود میکنند، به ویژه در موارد هند-چین و هند-پاکستان. از همین روی، اجبار در مورد به اشتراک گذاشتن همه اطلاعات در چارچوب سازمان همکاری شانگهای قابل قبول نیست و حتی تصور چنین وضعیتی دشوار است.
همچنین، شکی نیست که پیوستن کشورهای جدید به این سازمان ادامه خواهد داشت و طبیعتاً با رعایت تمامی رویهها و با گنجاندن کامل نظام همکاریها خواهد بود. این سازمان، برای سومین بار در تاریخ خود اعضای جدید میپذیرد. در سال ۲۰۱۷، هند و پاکستان به عضویت این سازمان درآمدند. در سال ۲۰۲۳ ایران نیز همین روند را طی کرد. توسعه یک فرآیند سریع نیست. از نظر فنی، الحاق یک کشور به سازمان نه تنها به معنای تکمیل یک فرآیند طولانی هماهنگی و دستیابی به اجماع بین همه شرکت کنندگان در مورد پذیرش آن است، بلکه به معنای پذیرش اجباری کلیه تعهدات یک عضو سازمان همکاری شانگهای از طریق امضا و تصویب همزمان موافقت نامههای موجود است.
داشتن وضعیت شریک گفتگو و ناظر به عنوان پلهای برای عضویت دائمی عمل میکند. در حال حاضر، مغولستان و افغانستان ناظر سازمان همکاری شانگهای هستند، و ارمنستان، آذربایجان، بحرین، مصر، کامبوج، قطر، کویت، مالدیو، میانمار، نپال، امارات، عربستان، ترکیه و سریلانکا شرکای گفتگو هستند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0