پیش بینی بازار انرژی در سال ۲۰۲۵ | تقاضا برای نفت در این تاریخ کاهش خواهد یافت

​تقاضای جهانی نفت به عنوان یکی از اصلی‌ترین منابع انرژی، همواره موضوعی پیچیده و بحث‌برانگیز بوده است. با پیشرفت تکنولوژی و گسترش استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و خودروهای برقی، سوالاتی درباره آینده تقاضای نفت مطرح می‌شود. آیا تقاضای نفت تا پایان این دهه به اوج خود خواهد رسید؟ یا همچنان مسیر رو به رشدی را طی خواهد کرد؟

نفت همچنان یکی از مهم‌ترین منابع انرژی در جهان است و نقش کلیدی در تامین انرژی صنایع، حمل‌ونقل و زندگی روزمره بشر ایفا می‌کند. با این حال، تحولات تکنولوژیکی، سیاست‌های محیط‌زیستی و رشد استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، سوالات بسیاری را درباره آینده تقاضای جهانی نفت ایجاد کرده است.

آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) در پیش‌بینی‌های اخیر خود اعلام کرده تقاضای نفت ممکن است تا پایان دهه ۲۰۲۰ به اوج خود برسد و پس از آن روند کاهشی را آغاز کند. اما این پیش‌بینی‌ها با چالش‌ها و اختلاف‌نظرهایی همراه است. از طرفی، روندهای کنونی نشان می‌دهد تقاضا تا سال ۲۰۳۰ همچنان در حال رشد خواهد بود. این تناقضات و اختلافات میان پیش‌بینی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت، ما را به بررسی دقیق‌تر و تحلیل عمیق‌تر این موضوع سوق می‌دهد.

 

در این گزارش، ضمن بررسی پیش‌بینی‌های آژانس بین‌المللی انرژی، به تحلیل عوامل موثر بر تقاضای نفت، نقش خودروهای برقی، چالش‌های احتمالی و ارتباط آن با مفهوم “اثر افق” می‌پردازیم. همچنین تلاش می‌کنیم تا تصویری شفاف‌تر از آینده انرژی و جایگاه نفت در آن ارائه دهیم.

پیش‌بینی‌های آژانس بین‌المللی انرژی درباره تقاضای نفت

آژانس بین‌المللی انرژی دو دسته پیش‌بینی را درباره تقاضای جهانی نفت ارائه کرده است:

پیش‌بینی میان‌مدت (تا سال ۲۰۳۰)

این پیش‌بینی نشان می‌دهد تقاضای جهانی نفت تا سال ۲۰۳۰ حدود سه میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت. این رشد ناشی از تقاضای کشورهای در حال توسعه، صنایع سنگین و حمل‌ونقل هوایی است که همچنان به نفت وابسته هستند

پیش‌بینی بلندمدت (بعد از ۲۰۳۰)

در این پیش‌بینی، تقاضای نفت پس از سال ۲۰۳۰ به‌شدت کاهش خواهد یافت. سناریو سیاست‌های فعلی (STEPS) نشان می‌دهد تغییرات در بازار خودروهای برقی، افزایش انرژی‌های تجدیدپذیر و سیاست‌های ‌محیط‌زیستی، تقاضا برای نفت را کاهش خواهد داد.

چرا پیش‌بینی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت متفاوت هستند؟

یکی از دلایل اصلی اختلاف میان پیش‌بینی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت، مفهوم اثر افق است. اثر افق به این معناست که پیش‌بینی‌کنندگان در بازه‌های کوتاه‌مدت (یک تا سه سال) به دلیل دسترسی به داده‌ها و روندهای کنونی، پیش‌بینی‌های دقیقی ارائه می‌دهند. اما در بازه‌های بلندمدت، به دلیل نبود داده‌های کافی و قطعیت کمتر، بیشتر به انتظارات و فرضیات تکیه می‌کنند.

برای مثال:

پیش‌بینی کوتاه‌مدت: بر پایه اطلاعات موجود درباره تولید نفت، سرمایه‌گذاری‌های جاری و رشد اقتصادی کشورهای مختلف.

پیش‌بینی بلندمدت: بر اساس فرضیاتی مانند گسترش خودروهای برقی، تغییر سیاست‌های انرژی و تحولات ‌محیط‌زیستی.

در نتیجه، پیش‌بینی بلندمدت ممکن است بر پایه گمانه‌زنی‌ها و انتظارات باشد، در حالی که پیش‌بینی کوتاه‌مدت مبتنی بر داده‌های واقعی است.

عوامل موثر بر تقاضای نفت

۱٫ گسترش خودروهای برقی و انرژی‌های تجدیدپذیر

یکی از مهم‌ترین عواملی که می‌تواند تقاضای نفت را در سال‌های آینده کاهش دهد، گسترش سریع خودروهای برقی است. آژانس بین‌المللی انرژی پیش‌بینی می‌کند که تا سال ۲۰۳۰، خودروهای برقی ۵۰ درصد از سهم بازار جهانی خودروهای جدید را به خود اختصاص دهند. این تغییر، تقاضای نفت را تا حدود ۶ میلیون بشکه در روز کاهش خواهد داد.

خودروهای برقی از نظر کارایی و محبوبیت به‌سرعت در حال پیشرفت هستند. در سال ۲۰۲۳، سهم خودروهای برقی در فروش جهانی به حدود ۲۰ درصد رسید و پیش‌بینی می‌شود این رقم در سال‌های آینده افزایش یابد. با این حال، گسترش خودروهای برقی به چند عامل بستگی دارد:

  • زیرساخت‌های شارژ مناسب
  • کاهش هزینه تولید و قیمت خودروهای برقی
  • سیاست‌های حمایتی دولت‌ها.

۲٫ سیاست‌های محیط‌زیستی

با افزایش نگرانی‌ها درباره تغییرات اقلیمی، بسیاری از کشورها سیاست‌هایی برای کاهش انتشار کربن و محدود کردن استفاده از سوخت‌های فسیلی اتخاذ کرده‌اند. این سیاست‌ها عبارت‌اند از:

  • اعمال مالیات بر کربن
  • یارانه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر
  • استانداردهای سخت‌گیرانه‌تر برای مصرف سوخت در خودروها.

۳٫ تقاضای صنایع سنگین و حمل‌ونقل هوایی

با وجود رشد خودروهای برقی، بخش‌هایی مانند صنایع سنگین، حمل‌ونقل هوایی و دریایی همچنان به نفت وابسته خواهند بود. این بخش‌ها به دلیل محدودیت‌های تکنولوژیکی، به‌سختی می‌توانند به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر حرکت کنند.

چالش‌های کاهش تقاضای نفت

۱٫ محدودیت‌های اقتصادی و سیاسی

کاهش تقاضای نفت مستلزم سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در توسعه انرژی‌های جایگزین و زیرساخت‌های مرتبط است. اما بسیاری از کشورها به دلیل مشکلات اقتصادی یا محدودیت منابع، قادر به تأمین این هزینه‌ها نیستند.

۲٫ مقاومت مصرف‌کنندگان

قیمت بالای خودروهای برقی و محدودیت زیرساخت‌های شارژ، بسیاری از مصرف‌کنندگان را از خرید این خودروها بازمی‌دارد. همچنین، در برخی کشورها، فرهنگ استفاده از سوخت‌های فسیلی به‌راحتی تغییر نمی‌کند.

۳٫ وابستگی اقتصادی کشورهای تولیدکننده نفت

بسیاری از کشورها، به‌ویژه در خاورمیانه، به درآمدهای نفتی وابسته هستند. کاهش تقاضای نفت می‌تواند تأثیرات اقتصادی منفی بر این کشورها داشته باشد و موجب بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی شود.

مقایسه پیش‌بینی‌ها با واقعیت

پیش‌بینی‌های آژانس بین‌المللی انرژی مبنی بر کاهش تقاضای نفت پس از سال ۲۰۳۰، عمدتاً بر فرضیات بلندمدت بنا شده است. اما شواهد کنونی نشان می‌دهد:

تقاضای نفت تا سال ۲۰۳۰ همچنان در حال رشد است.

رشد فروش خودروهای برقی به سیاست‌های حمایتی وابسته است و ممکن است سرعت کمتری از پیش‌بینی‌ها داشته باشد.

صنایع سنگین و حمل‌ونقل هوایی همچنان به نفت وابسته خواهند بود.

بنابراین، پیش‌بینی‌ها باید با احتیاط مورد بررسی قرار گیرند و عدم قطعیت‌های موجود در نظر گرفته شوند.

به نقل از فوربس، تقاضای جهانی نفت در دهه آینده با چالش‌های بسیاری روبه‌روست. در حالی که پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد تقاضای نفت به اوج خود خواهد رسید و پس از آن کاهش خواهد یافت، روندهای کنونی و محدودیت‌های اقتصادی و سیاسی ممکن است این پیش‌بینی‌ها را تغییر دهند.

جهان برای دستیابی به کاهش واقعی تقاضای نفت، نیازمند این اقدامات است:

  • سرمایه‌گذاری عظیم در انرژی‌های جایگزین
  • گسترش زیرساخت‌های خودروهای برقی
  • ایجاد سیاست‌های حمایتی بلندمدت و هماهنگ در سطح جهانی است.

در نهایت، آینده تقاضای نفت به رفتار مصرف‌کنندگان، تصمیمات دولت‌ها و پیشرفت‌های تکنولوژیکی بستگی دارد. هرچند گذار به سمت انرژی‌های پاک اجتناب‌ناپذیر است، اما این مسیر زمان‌بر و پرچالش خواهد بود.


منبع:

تجارت نیوز



کدخبر:
۳۴۴۲۴۸


مریم ملکی

✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]