هدیه تمام عیار ایران برای افغانستان
محیط زیست ایران امروز در شرایط هشدار قرار دارد. گسترش کانونهای بحرانی، تشدید پدیده ریزگردها و تخریب منابع طبیعی، نشاندهنده بحرانهای عمیقی است که میتوانند تبعات جبرانناپذیری به همراه داشته باشند. یکی از نمونههای بارز این بحران، وضعیت نگرانکننده منطقه سیستان است که با معضل فرسایش شدید خاک، افزایش گرد و غبار، کاهش منابع آب شرب و از بین رفتن زمینهای کشاورزی مواجه شده است.
![](https://eghtesadgostar.com/wp-content/uploads/2025/02/d987d8afdb8cd987-d8aad985d8a7d985-d8b9db8cd8a7d8b1-d8a7db8cd8b1d8a7d986-d8a8d8b1d8a7db8c-d8a7d981d8bad8a7d986d8b3d8aad8a7_67aaf1534b56e.webp)
در سیستان، خشک شدن دریاچه هامون و کاهش ورودی آب از رودخانه هیرمند، نه تنها حیات وحش منطقه را با تهدیدی جدی روبهرو کرده، بلکه زندگی ساکنان آن را نیز با دشواریهای فراوانی همراه ساخته است. بادهای ۱۲۰ روزهای که پیش از این برای کشاورزی و فعالیتهای اقتصادی یک مزیت محسوب میشدند، اکنون بهدلیل بیآبی و فرسایش خاک، به عاملی برای گسترش طوفانهای گرد و غبار و افزایش بیماریهای تنفسی تبدیل شدهاند.
از سوی دیگر، خروج تدریجی کشاورزان و دامداران از این منطقه، مهاجرت اجباری را به یکی از مهمترین پیامدهای این بحران تبدیل کرده است. زمینهایی که روزگاری حاصلخیز بودند، اکنون به بیابانهایی لمیزرع تبدیل شده و توان تولید محصولات کشاورزی را از دست دادهاند. در چنین شرایطی، اگر چارهای اندیشیده نشود، روند نابودی محیطزیست و از بین رفتن زیستگاههای انسانی و طبیعی، شتاب بیشتری خواهد گرفت.
این بحران نه تنها در سیستان، بلکه در بسیاری از نقاط کشور از جمله خوزستان، ایلام، کرمان و حتی برخی مناطق شمالی ایران نیز به اشکال مختلف در حال گسترش است. کاهش سطح آبهای زیرزمینی، تخریب جنگلها و مراتع، و گسترش بیابانزایی از جمله دیگر چالشهایی هستند که میتوانند زمینهساز فجایع زیستمحیطی گستردهتری شوند.
کانونهای بحرانی، ریزگردها و… نشان از وضعیت هشدار در حوزه محیط زیست کشور است. به عنوان مثال، بحرانی که امروز در منطقه سیستان با آن مواجه هستیم که از آن به عنوان بحران فرسایش خاک یاد میشود، در زمینه گرد و غبار، تأمین آب شرب و تخریب سرزمین مطرح است؛ این که زمینهای کشاورزی دیگر از حیز انتفاع خارج شدند.
در این راستا تیمی مطالعاتی در بحث گرد و غبار در سالهای حدود ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ به شکل دادهمحور، نه مشکلمحور تحقیقاتی را در این منطقه شروع کرد.
در یک سال گذشته این تیم به طور میدانی در منطقه حضور میدانی داشتند و مدعی هستند که در قلب هامون در کوههایی که مشترک بین زاهدان و خراسان جنوبی است، آنقدر آب وجود دارد که هم آب شرب مردم زابل را تأمین میکند و هم میتوان کشت هیدروپونیک انجام داد؛ هم آنقدر آب است که ریزگردها تثبیت شوند.
در واقع طرح سیستان جز معدود پروژههای آبخیزداری است که تمام خدمات آبخیزداری در این حوزه را شامل میشود.
نگاه یکپارچه سرزمینی مطالعه ۳ میلیون هکتار زمین را به سرانجام رساند در حالی که مطالعات آبخیزداری معمولاً در ۳۰ تا ۴۰ هزار هکتار زمین تعریف میشود. اگر بخواهیم چنین بحرانهایی مانند آنچه در سیستان است را مدیریت کنیم ناچار هستیم عرصه بسیار گستردهای را مطالعه کنیم.
اما این تیم تحقیقاتی با چه محاسباتی به این نتیجه رسید که منطقه سیستان آب دارد بلکه آب مازاد هم دارد در حالی که طی دو دهه اخیر مطالعات و تحقیقات مراکز علمی از دانشگاه و پژوهشگاه تا نهادهای دولتی مانند وزارت نیرو بسیار بوده است؟
دادههایی که قابل اتکا نیستند
عباس گلی گیرنده، عضو انجمن آبخیزداری کشور در این خصوص گفت: ما یک مطالعات کتابخانهای داریم که آمار و اطلاعات را از وزارت نیرو یا سازمان هواشناسی میگیریم. برخی کارشناسان میگویند بعضی از آمارهای هواشناسی و هیدرومتری مشکل دارد. در گزارش سال ۹۸ آمده برخی از آمارهای هواشناسی برای مطالعات سیلاب و… کارآمدی ندارد.
وی افزود: نکته دیگر این که در خروجی این حوزهها که این تیم مطالعاتی کار کرده وزارت نیرو ایستگاه هیدرومتری (آبسنجی) ندارد که ثبت کند. ما اسفند سال گذشته در منطقه حضور داشتیم، بارندگی را دیدیم و دادههای ایستگاه هواشناسی آن منطقه را خریدیم. طبیعی است این بارندگی باید در آن ایستگاه ثبت میشد. دادههای ۳ ماه اسفند، فروردین و اردیبهشت را خریداری کردیم و هر ۳ بار میزان بارندگی صفر ثبت شده بود.
اسفند سال گذشته در منطقه سیستان حضور داشتیم، بارندگی را دیدیم و دادههای ایستگاه هواشناسی آن منطقه را خریدیم. طبیعی است این بارندگی باید در آن ایستگاه ثبت میشد. دادههای ۳ ماه اسفند، فروردین و اردیبهشت میزان بارش را صفر ثبت کرده بود
وی ادامه داد: ۳ بار در ماههای مختلف خریداری شد به این تصور که ممکن است زمان ببرد تا دادهها در سامانه هواشناسی ثبت شود. حال پرسش این است که ایستگاه هواشناسی گفت بارندگی صفر است، چرا بارندگی ثبت نشده است؟
این کارشناس حوزه آب و خاک عنوان کرد: شاید در گذشته محل ایستگاه طراحی شده برای ثبت بارشها درست بوده اما در حال حاضر به دلیل تغییر اقلیم آن جبهه بارشی، امروز از جایی رد میشود که تجهیزات هواشناسی قادر به ثبت دادهها نیست؛ بنابراین توده ابر از محلی عبور میکند که به لحاظ جغرافیایی و نقطهای ایستگاه نمیبیند که ثبت کند.
وی اظهار کرد: در خصوص تمام این صحبتها دلیل و مدرک مستند و تصاویر ماهوارهای وجود دارد.
عدد صفر و هزینه دهها همتی روی دست کشور
گلی گیرنده در ادامه تاکید کرد: نکته طلایی اینجاست، ما آب را از عمان شیرین میکنیم تا برای مشهد بیاوریم. لوله آبی که تا زابل در حال کشیده شدن است بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلو متر است. چقدر قرار است از این آب شیرین به مردم زابل داده شود؟ ۵ میلیون متر مکعب. این همه هزینه به همراه تبعات آب شیرین کن در سواحل که آب را شور میکند، بدون این که عوارض و تخریب زیست محیطی را در نظر بگیریم، با ویدئویی که ما از آن بارشی که در سیستان ایستگاه هواشناسی ثبت نکرده بود، گرفتیم، ۵ میلیون متر مکعب از آب از حوزه بیرون رفت و وارد کشور افغانستان شد.
عضو انجمن آبخیزداری کشور یادآور شد: بارندگی به قدری بود که ساعت ۱۱ شب که بارش شروع شد، ۱۵۰ کیلومتر را طی کرد و در این میان چقدر آب تلف شده، چقدر در خاک نفوذ کرده، سازههای قدیمی پر شدند، همه را که سیراب کرده در خروجی حوزه، ۵ میلیون متر مکعب آب از ایران خارج شد.
بارندگی در سیستان به قدری بود که ساعت ۱۱ شب که بارش شروع شد، ۱۵۰ کیلومتر را طی کرد و در این میان چقدر آب تلف شده، چقدر در خاک نفوذ کرده، سازههای قدیمی پر شدند، همه را که سیراب کرده در خروجی حوزه، ۵ میلیون متر مکعب آب از ایران خارج و به افغانستان وارد شد
وی گفت: این دادهها مربوط به اسفند سال گذشته است و این بارش ۴ بار (آبان، آذر، بهمن و اسفند) در این منطقه تکرار شده است. نیاز شرب مردم زابل و روستای اطراف که ۴۰۰ هزار نفر است در سال ۲۰ میلیون متر مکعب بوده و ۴ بار از این رخداد فقط از یک حوزه رد شده است.
این کارشناس حوزه آبخیزداری عنوان کرد: دیگران اشتباه میکردند چون مرجع مطالعاتی آنها آمار هواشناسی بود. آمار هواشناسی بارندگی را خیلی محدود عنوان کرده است و کارشناسان با رسم نمودار عنوان میکنند آنقدر بارندگی نیست که آب استحصال کنیم؛ اما تیم مطالعاتی ما برای مطالعه در منطقه حضور داشت و با دادههای راداری کار جلو رفت. بنابراین وقتی ما شیوه کار و منبع دادهها را تغییر دادیم نتیجه به دست میآید.
این عضو انجمن آبخیزداری کشور با تاکید بر این که ما به جای مشکل محوری بر داده محوری تمرکز داشتیم، ادامه داد: میتوانیم با مستندات اثبات کنیم که غرب دشت سیستان آنقدر آب دارد که آب شرب مورد نیاز را تأمین کند؛ ضمن این که آبی که سیلاب میآورد برای انسان قابل شرب است اما آبهای ژرف باید شیرین شود بعد قابل شرب است.
وی یادآور شد: یک «صفر» در ایستگاه هواشناسی برای کشور «دهها همت» هزینه داشت؛ این حجم پروژه آب شیرین کن و پروژههای به اصطلاح آبهای ژرف به دلیل «صفر» ی است که سالانه در ایستگاه هواشناسی این منطقه ثبت میشود.
وی اظهار کرد: ما میخواهیم در تحقیقات آبخیزداری خود کمتر اشتباه کنیم. هیچ مسئول مرتبط دولتی هنگام سیلاب در سیلاب نمیایستد تا تحقیقات میدانی و دقیق داشته باشد؛ به ویژه که بارشها در ماه اسفند و تعطیلات پایان سال همراه است. تیم تحقیقاتی ما با دوربین در ۲۰۰ کیلو متر در ۱۹ اسفند سال گذشته دنبال ثبت دادههای دقیق بود؛ چون فقط رگبارها در این منطقه در این موقع سال اتفاق میافتد. این مطالعه بیش از یک سال انجام شده است.
وی با بیان این که طراحی سازهها به اتمام رسیده است، افزود: اگر از سوی دولت تأمین مالی شود عملیاتی شده و سال آینده رفع بحران محیط زیست در این منطقه کلید میخورد. در حال حاضر ساکنان سیستان به دلیل مشکلات معیشتی و معضل ریزگردها در حال مهاجرت هستند.
وی با بیان این که به طور قطع از سوی افغانستان تأمین آبی نخواهیم داشت زیرا طراح سد سازی آنها بالای این منطقه از سال ۱۹۶۲ طراحی شده است، عنوان کرد: این احتمال که آبی از سوی همسایه شرقی وارد ایران شود بعید است.
دادههای نادرست و نتایج زودهنگام
گلی در ادامه سخنان خود با اشاره به روشهای تحقیق و مطالعه، تصریح کرد: اگر روش مطالعاتی ما درست باشد زیرا روشها را همه میدانند، جمعآوری دادهها با دقت بیشتر به دست میآید.
وی تاکید کرد: پروژههای آبخیزداری از طرحهای کلان این حوزه پشتیبانی میکند چون حتی اگر سد زده شود یک عمری دارد. طول عمر سد به رسوبات پشت سد بستگی دارد. اگر آبخیزداری در بالای سد خوب کار نکند رسوبها پشت سد قرار گرفته که لایروبی آن هزینه بر است و از عمر سد میکاهد.
وی اظهار کرد: در واقع کاری که آبخیزداری میکند آب را کم کم پس میدهد؛ بنابراین میتوان در طول یک سال، همیشه آب داشت.
این کارشناس حوزه آب و خاک گفت: ۴ دهه است که آمار دقیقی از میزان بارشها نداریم. تغییر اقلیم سبب شده تا هر دو سال یا ۳ سال یا ۵ سال یک بار محل بارشها در ایران تغییر کند. ما شاهد سیلابهایی مثل ۹۸ یا سال گذشته هستیم که به دلیل تغییر اقلیم است. این سیلاب هرز میرود زیرا سالهایی که باید طرحهای آبخیزداری انجام میشد، پیاده نشد. در نتیجه سیلابها، آب را به دریای عمان میبرد. در زابل آب سیلابها سر از افغانستان در میآورد.
سیلابها هرز میرود زیرا سالهایی که باید طرحهای آبخیزداری انجام میشد، پیاده نشد. در نتیجه سیلابها، آب را به دریای عمان میبرد؛ در زابل آب سیلابها سر از افغانستان در میآورد
این کارشناس حوزه آب و خاک اظهار کرد: در ۱۰ سال گذشته ایران در حال تجربه خشکسالی بود. مسئولان و مدیران این دوره به این تصور که بارشی نداریم چرا باید طرحهای آبخیزداری را اجرا کنند، آن را کنار گذاشتند در حالی که تغییر اقلیم سبب شده تا محل بارشها تغییر کند.
وی گفت: البته این گونه نیست که از آمار اشتباه ایستگاههای هواشناسی کسی اطلاع نداشته باشد؛ مشکل این است که کسی نمیتواند روش جایگزین ارائه دهد.
عضو انجمن آبخیزداری کشور در ادامه سخنان خود، گفت: همه عددسازی میکردند و کار آماری انجام میدادند در حالی که نیاز به مطالعه دقیق دادهمحور داشتیم. همه مشکل را میدانستند اما راه علاج را نمیدانستند. به عنوان مثال، زمانی چالش وجود دارد که میتواند کمبود منابع مالی باشد یا هر مسئله دیگری اما کار محقق و متخصص این است که با توجه به تمام چالشها راه حل پیدا کند. امروز دنیا به سمت رادار رفته است ما هم باید خیلی زودتر به این سمت حرکت میکردیم.
این محقق با اشاره به بودجه پژوهش اظهار کرد: نکته مهم این است که زمانی دولت برای مطالعات بودجه تخصیص میداد و مشاور ۲ تا ۳ ماه در منطقه اطراق میکرد. اطراق در منطقه باعث میشد، با شواهد و صحبت با مردم جوامع محلی باگهای دادهها در آید
زمانی دولت برای مطالعات بودجه تخصیص میداد و مشاور ۲ تا ۳ ماه در منطقه اطراق میکرد. اطراق در منطقه باعث میشد، با شواهد و صحبت با مردم جوامع محلی باگهای دادهها در آید
. ما این کار را در غرب سیستان انجام دادیم. به این ترتیب رد تمام سیلابها را سر پلها درآوردیم. پلی بود که مثلاً ارتفاع آن ۴ متر میشد و تا ۲ متر آن گل آلوده بود. باورمان نمیشد که این حوزه آنقدر آب آورده که این پل ۲ متر گل آلود شود.
وی با بیان این که اگر بودجه باشد در فقر داده، متخصص حرفهای با صحبت جوامع محلی میتواند به داده درست دست پیدا کند، ادامه داد: امروز پروژه تعریف میشود که قرار است ۱۱ تا ۱۲ ماه جمع شود. همچنین پروژه در هرمزگان است و شرکت در تهران. با این مدت زمان، کار مطالعه درست پیش نمیرود. شناخت سرزمینی هم وجود ندارد؛ اما تجهیزات جدید مدرن به شما کمک میکند تا از زمان بهینه استفاده کنید.
ضرورت مطالعه در سری زمانی
گلی گیرنده با بیان این که در منابع طبیعی یا محیط زیستی بسیار عدم قطعیت داریم، چون طبیعت عدم قطعیتش زیاد است، یادآور شد: اگر بخواهیم روی اعداد فکر کنیم شاید ببازید، چون دستگاههای اندازه گیریها همه مشکل دارند مثل همین آمار هواشناسی. اما بهترین راه شناخت یک منطقه، بررسی سری زمانی است. سری زمانی اشتباه نمیکند چون روندها بررسی میشود
اگر بخواهیم روی اعداد فکر کنیم شاید ببازید، چون دستگاههای اندازه گیریها همه مشکل دارند مثل همین آمار هواشناسی. اما بهترین راه شناخت یک منطقه، بررسی سری زمانی است. سری زمانی اشتباه نمیکند چون روندها بررسی میشوند
این عضو انجمن آبخیزداری کشور تاکید کرد: اگر محقق بخواهد بداند در منطقه شمال چه اتفاقی افتاده باید جنگلهای شمال را هر سال مورد بررسی قرار دهد. بارندگی را هر سال رصد کند. تخریب سرزمین را هر سال مورد بررسی قرار دهد؛ سری زمانی کار و روندها را بررسی کند.
گلی گیرنده به فکت دیگر در حوزه دادههای نادرست اشاره کرد و گفت: در بحران زاینده رود، وزارت نیرو، آبخیزداری را متهم کرد. معتقد بود سازههایی که پشت سد این رود زده شده آب را پشت خودش نگه داشته و اجازه داخل شدن به سد را نمیدهد. در نتیجه عنوان کرد طرح منابع طبیعی مشکل ساز بوده و برای این سازمان حکم بریده بودند؛ این که یا تخریب کند یا توضیح مستدل ارائه دهد.
این پژوهشگر حوزه آب و خاک اظهار کرد: ما در این بخش هم روند را از سال ۶۰ تا هم حال حاضر مورد بررسی قرار دادیم. همزمان هم روند بارندگی، خشکسالی، افت آبهای زیرزمینی، تغییر کاربری، تغییر جمعیت، تغییر سطح آب دریاچه زاینده رود و هم روند قوانین بررسی شد. نتیجه اعجابآور بود؛ چطور ممکن است در مقطعی که خشکسالی داریم و بارندگی هم کم است پوشش گیاهی در زمین کشاورزی افزایش پیدا کرده باشد. آمار میگوید کشور خشکسالی دارد، بارندگی کم است اما کشاورزی توسعه پیدا میکند؛ آیا افزایش پوشش گیاهی زمینهای کشاورزی غیر از این است که از آب سفرههای زیرزمینی، آب کشیده شده است
چطور ممکن است در مقطعی که خشکسالی داریم و بارندگی هم کم است پوشش گیاهی در زمین کشاورزی افزایش پیدا کند. آیا غیر از این است که از آب سفرههای زیرزمینی، آب کشیده شده است
یا لوله کشیده شده و از رودخانه اصلی آب برداشت شده است؟
گلی گیرنده با تاکید بر این که وقتی سری نگاه شود همه چیز شفاف میشود، افزود: در نهایت ما فهمیدیم قانون استقلال آبی که اواخر دولت ششم و هفتم مصوب زمان دولت هشتم و نهم اجرا شد؛ منجر به این شد که دو استان بدون اینکه با یکدیگر هماهنگ کنند از منابع آب، رقابتی آب برداشت کردند.
این کارشناس آبخیزداری و آبخوان داری در پایان اضافه کرد: اقدامات آبخیزداری اثرگذار است اما متأسفانه نفوذ وزارت نیرو در موضوع آب نسبت به منابع طبیعی و کشاورزی بیشتر است؛ برای همین در مناقشهها دست بالا را دارند. متأسفانه حوزه آبخیزداری نمیتواند از پروژههای خود دفاع کند. پروژه زاینده رود یک فکت واقعی است که این ادعا را این که آبخیزداری باعث کاهش آب زاینده رود شده را تکذیب میکند و ما در این خصوص مدارک و مستندات داریم.
منبع:
مهر
سهیل مافی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0