توصیه عباس عبدی به پزشکیان؛ بازتاب رفتار خود را ببینید و منعطفتر شوید
فعال سیاسی اصلاحطلب با بررسی حواشی سفر پزشکیان به خوزستان و انتقاداتی که به دیوارچینی آقای رئیس جمهور شد، نوشت: «آقای پزشکیان میتوانند و باید به بازتابهای سخنرانیها و رفتارهای خود نیز توجه کنند و قدری انعطافپذیر شوند.»
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از روزنامه اعتماد، عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی با عنوان «شبیهسازی تلخ» به چالشهای بهوجودآمده درباره بیل به دست گرفتن رئیسجمهور برای مشارکت در ساخت مدرسهای اهواز پرداخته است.
او در این زمینه نوشت: مشارکت عملی آقای پزشکیان در ساختن دیوارهای یک مدرسه بازتابهای گوناگونی داشت و اغلب منفی بود، از این رو بخشهای رسانهای مرتبط با دولت کوشیدند که در دفاع از آن اقدام کنند. البته فضای رسانهای، با اینگونه رفتارها مخالف است، به ویژه که هیچ خلاقیت و نوآوری در این اقدام دیده نمیشد. علت مخالفت نیز روشن است مردم مار گزیده هستند که از ریسمان سیاه و سفید میترسند. سابقهای که از احمدینژاد دارند، بسیار تاثرآور است و شبیهسازی با اقدامات او میتواند یادآور خاطرههای تلخ باشند. البته نگاه و برداشت در فضای رسانهای لزوما مشابه نگاه اکثریت مردم نیست ولی در هر حال خیلی مهم است. برای فهم نگاه همه مردم باید نظرسنجی کرد. در این یادداشت میخواهم این رفتار آقای پزشکیان را تحلیل و درک کنم.
اول اینکه مساله آموزش و فقر آموزشی به ویژه در غیاب ساختمانها و فضای آموزشی ِ مناسب یکی از دغدغه بسیار مهم و درستی است. آموزش و بیعدالتی آموزشی باید دغدغه همه ما باشد، به ویژه آموزش ابتدایی و متوسطه. از سوی دیگر وی راهحل آن را در کار جهادی و حتی بدون بودجه دولتی جستوجو میکند، تجربهای که پیشتر و در گذشته در حوزه خانههای بهداشت و نیز مدارس داشته است. تاکید پزشکیان بر دو حوزه آموزش و بهداشت و بهرهمندی مردم از حداقلی از امکانات این دو بخش، سیاست خوب و کاملا قابل دفاعی است. بنابراین ساخت مدرسه در مناطقی که کودکان و نوجوانان دسترسی به آن ندارند، میتواند و باید سیاست دارای فوریت تلقی شود.
همچنین به نظر من پزشکیان یک سیاستمدار پوپولیست و عوامفریب نیست. علت هم روشن است. او در قید این صندلی نیست. نیازی برای فریب دادن آگاهانه مردم ندارد. این برخلاف سیاستمدارانی است که به هر طریقی میخواهند به قدرت برسند و در آنجا بمانند و در نتیجه مردم را فریب میدهند. رفتار او را در انتخابات ببینید، هیچ وعده پوپولیستی نداد. نه وعده سالی یک میلیون شغل، نه ساختن یک میلیون خانه، نه وعده تکرقمی کردن تورم و نه وعده آوردن نفت به سر سفره مردم را داد. سیاستمدار پوپولیست در زمان انتخابات بیش از هر مقطع دیگری دست خود را رو میکند. نحوه برخورد او با رقبایش بهترین دلیل بر پوپولیست نبودن او است. یکی از مهمترین مواردی که در تایید پوپولیستی او ارایه میکنند، نقض پروتکلهاست. معتقدم که اتفاقا این مورد برعکس است.
او اگر پوپولیست بود باید مطابق نظر اکثریت قاطع ستادش پروتکلها را رعایت میکرد، ولی، چون همیشه همین گونه لباس میپوشید، نپذیرفت که خود را مطابق میل دیگران تغییر دهد و هنوز هم همین است. به عبارت دیگر او این رفتار را برای جلب نظر دیگران نمیکند، همچنانکه از مخالفت دیگران هم نگرانی ندارد و معتقد است، اینگونه بودهام، بالطبع همین گونه باید باشم. البته در دیدارهای رسمی برحسب ضرورت رعایت میکند. پوپولیست با علم و کارشناسی مخالف است. در حالی که پزشکیان بر هر دو مورد تاکید جدی دارد، البته ممکن است گزارههای غیرعلمی و نادرست هم اظهار کند، موضوعی که میتواند برای خیلیها پیشآید ولی، چون علم و کارشناسی را میپذیرد، این موارد قابل اصلاح است. سیاستمدار پوپولیست خود را در جایگاه بالاتری از دیگران ارزیابی میکند، تظاهرش به رفتارهای مردمی، برای سوار شدن بر آنان است. اتفاقا در این ماجرای ساختن دیوار او زیر دست بنای دیوار یعنی معاونش عمل میکرد! شاید این رفتار برای مدیران اتو کشیدهای که از ابتدای دهه ۱۳۷۰ بلای جان مدیریت کشور شدهاند، مفید باشد (البته شاید!) مدیرانی که همراه خود کیفکش و کتکش دارند و خرج دکوراسیون اتاقشان سر به فلک میکشد. بنابراین از زدن برچسب پوپولیسم بر این رفتار میگذرم و موافق نیستم. پس چرا مردم یا حداقل در فضای عمومی چنین برداشتی میشود؟ خیلی خلاصه معتقدم که مردم در این برداشت ذیحق هستند. چرا؟
هر رفتاری برحسب اینکه از چه کسی و در چه شرایطی صادر شود، معنای متفاوتی دارد. خندیدن رفتار پسندیدهای است. ولی هنگام تسلیت گفتن به فرد عزادار عملی نادرست و نشانه بیاحترامی تلقی میشود. کاری که از یک کودک پسندیده است برای یک نوجوان یا بزرگسال ناپسند است. بنابراین باید دید که مردم چنین رفتاری را چگونه برداشت میکنند؟ در این شرایط اقتصادی، حتی مسائل آموزشی جامعه، آیا این رفتار ناشی از یک اراده ناظر بر حل مسائل کشور است یا برای پوشاندن انفعال و شاید سردرگمی است؟
آقای پزشکیان در بلوچستان گفت که ۵۰ سال پیش هم وضع آنجا همین گونه بود و تاکنون تغییری نکرده است. شاید این گزاره تا حدی اغراقآمیز باشد ولی واقعیت مهمی را گفته بود. نیم قرن که سراسر کشور متحول شده آنجا تغییری نکرده است. در خوزستان هم درباره فقر حرف مشابهی زد. ولی نمیگوید که چرا چنین شده؟ آیا قبلیها نمیخواستند مساله را حل کنند یا موضوع مهمتر از خواست افراد و کارگزاران است.
آیا با نهضت ساخت مدرسه مساله حل میشود؟ نهضتی که بسیار هم خوب است. سالهاست که مدارس زیادی از سوی خیرین داوطلب ساخته شده، آیا بیعدالتی رفع شده است؟ یک رقم فساد دولت قبل ۳/۷ میلیارد دلار بود که اگر به مدارس کشور اختصاص مییافت همه صاحب مدرسه میشدند و بازسازی هم میشد. چرا آن فساد در دولت بود در مقابل این وظیفه حکومت در ۵۰ سال گذشته روی زمین مانده است؟
آیا بدون بودجه این مساله طی یکسال حل خواهد شد؟ یا در پایان سال مجبور به آوردن بهانه میشوید؟ آیا شرایطی که موجب شده بود ساخت همین مدرسهای که دیوارش را ساختید، مدتها دچار مشکل شود با این اقدام نمادین شما حل شده است؟ آیا این وضعیت ناهنجار در دیگر بخشهای جامعه و دولت همچنان ادامه ندارد؟ شاید برای همه اینها پاسخی داشته باشید، ولی مردم از آن بیاطلاع هستند. از نظر مردم و جامعه مساله اصلی اقتصاد و قیمت ارز و تورم و افزایش حقوق و سیاست خارجی و حل تحریمها و مسائل اجتماعی و… است، ولی درباره آنها سکوت میشود. حتی در حوزه آموزش هم اگر چه مساله کمبود مدارس در برخی مناطق مهم است، ولی مهمتر از آن نابرابری در آموزش و در نتیجه نابرابری در ورودی به کنکور است که بیداد میکند.
در کنار آنها افت بسیار شدید کیفیت یادگیری و نیز خروج از مدرسه یا عدم ثبتنام است. همچنین کیفیت پایین آموزگاران ورودی به این نظام به دلیل مسائل مرتبط با گزینشها، سطح آموزش و پرورش کشور را نزولی کرده است و این را آزمونهای استاندارد بینالمللی و معدلهای دانشآموزان تایید میکند و از همه بدتر محتوا و رویکرد آموزشی بدون خلاقیت است که هر چه مدرسه ساخته شود، خروجی آن همین آموزشهای ناکارآمد و غیرمفید خواهد بود. البته آقای پزشکیان در نشست توسعه عدالت در فضاهای آموزشی گفت که «گام اول ساخت مدارس مناسب و رفع کمبود فضاهای آموزشی است، در گام بعدی باید شیوه و کیفیت آموزش ارتقا یابد. ساختمان درست کردن که اصلا کاری ندارد، باید در کلاسها طوری آموزش دهیم که استعدادهای فرزندانمان بروز و ظهور کند و بتوانند بالا بیایند.»
ولی نگفتند که برای حل این مسائل چه کاری کردهاند؟ مطابق دادههای معاون وزیر کار حدود ۳۰ درصد از جمعیت ۱۸ تا ۲۴ سال ایران تحصیلات متوسطه دوم را ندارند. ایران در زمینه کیفیت نظام آموزشی وضعیت خوبی ندارد و رتبه ۱۳۶ را در میان کشورها دارد. همچنین تعداد بازماندگان از تحصیل یا ترک تحصیلکردگان خیلی زیاد است. گام اول و گام دوم ندارد اینها را باید انجام داد نیازی به مرحلهبندی نیست. وزیر ایشان در این زمینه چه دستاوردی داشته است؟ اگر عقبگرد نداشته باشد. آقای پزشکیان میتوانند توضیح دهند که عالیترین شورای فرهنگی کشور که معتقدند مصوبات آن قانون است چرا باید درگیر تاثیر معدل کلاس دهم در کنکور باشد؟ موضوعی که ماهیتی کارشناسی دارد و به سادگی قابل حل است، یکبار برقرار و یکبار حذف میکنند. در حالی که مسائل مهم پیشگفته در حوزه آموزش زمین مانده است و چه بسا بدتر هم بشود. ایشان پس از ریختن سیمان گفتند که «اگر ما و شما در کشور بیل نزنیم، با امضا و کاغذ کار درست نمیشود.» حذف امضا و کاغذ منشا فساد است. اگر آنها را به جای اصلی خود برنگردانید با بیل زدن کاری از پیش نخواهد رفت. سال دیگر خواهیم دید اگر بودیم.
بنابراین با وجود چنین زمینههای سیاسی و اقتصادی و آموزشی است که اقدام آقای پزشکیان و همراهانشان چندان مقبول نمیافتد و حتی با نقد مواجه میشود و با انتظارات مردم از شخص آقای رییسجمهور در شرایط کنونی منطبق نیست و حتی به نادرست احساس میکنند که قصد فریب دادن آنان را دارند. به نظرم آقای پزشکیان میتوانند و باید به بازتابهای سخنرانیها و رفتارهای خود نیز توجه کنند و قدری انعطافپذیر شوند. گرچه نیازی نیست که مطابق میل دیگران رفتار کنند. ولی در این صورت دیگران هم خود را ملزم نمیبینند که درک همدلانهای از رفتار ایشان داشته باشند و این آغاز پایان خواهد بود. امیدوارم چنین نشود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0