ترس سیسی از قیام مردمی پس از سقوط اسد / سرکوب و رکود در مصر ادامه خواهد داشت؟
از آنجایی که حکومت مصر تحت زمامداری “عبدالفتاح السیسی” مخالفان را بازداشت کرده و از انجام اصلاحات اقتصادی نیز طفره میرود امید چندانی برای اصلاح مسیر در سال میلادی پیش رو وجود ندارد.
به گزارش اقتصادآنلاین، “حسام الحمالاوی” فعال سیاسی چپگرای مصری در مقالهای با این عنوان که “آیا سرکوب و رکود در سال ۲۰۲۵ در مصر تحت زمامداری سیسی ادامه خواهد داشت؟” در سایت “میدل ایست آی” مینویسد: “پرجمعیتترین کشور عربی با پایان یافتن سال جاری میلادی کماکان شبیه یک “ماموت راکد” با نظم سیاسیای است که به آرامی در حال پوسیدن است، فاقد مشروعیت داخلی میباشد و تنها با خط حیاتی مستمر از پول نقد کشورهای غربی و عربی خلیج فارس که از پیامدهای فروپاشی رژیم سیاسی مصر میترسند، زنده باقی مانده است. سیسی علیرغم آنکه اکنون ۷۰ ساله است، دوره ریاست جمهوری خود را پس از برگزاری یک سیرک انتخاباتی که از همان ابتدا نتیجه آن مشخص شده بود، تا سال ۲۰۳۰ تمدید کرد. تنها رقیب جدی او، “احمد طنطاوی” نماینده سابق پارلمان، به سرعت به زندان افتاد. پلیس مخفی مصر با نام “سازمان امنیت داخلی” در طول سال ۲۰۲۴ تمام طیفهای اپوزیسیون را هدف قرار داده است و مخالفت را چه در فضای مجازی و چه بر روی زمین برنمیتابد و شهروندان را در هزار توی بیپایانی از پروندههای ساختگی درگیر کرده و به راحتی به زندان میاندازد
شرایط زندان کماکان سخت است و زندانیان بارها در اعتراض به شکنجه و بدرفتاری دست به اعتصاب غذا زدهاند. بیش از ۵۰ زندانی در سال جاری در زندانهای وزارت کشور، شعبههای سازمان امنیت داخلی و پاسگاههای پلیس جان خود را از دست دادهاند. انتقاد از رئیسجمهور یا مقامهای رژیم در رسانههای اصلی عملاً وجود ندارد. اکثر رسانهها به طور رسمی تحت مالکیت و مدیریت یک شرکت هستند که توسط سرویس اطلاعات عمومی ایجاد شده است. تعداد انگشتشماری از سایتهای خبری مستقل آنلاین تحت شرایط سختگیرانه فعالیت میکنند، سانسور میشوند و مجوز رسانهایشان رد شده و دائماً مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. به گفته سندیکای روزنامهنگاران مصر، در زمان نگارش این مقاله، حداقل ۲۴ روزنامهنگار و کارمند رسانهای در زندان هستند. فعالیتهای خیابانی که در اکتبر ۲۰۲۳ با شروع جنگ غزه، احیای نادر و ناگهانی را تجربه کرد، به سرعت توسط سرویسهای امنیتی سرکوب شد و امنیتیها اطمینان کسب کردند که خیابانها ساکت باقی میمانند. یک سال بعد، بیش از ۱۰۰ نفر به دلیل شرکت در میتینگ همبستگی مسالمتآمیز با مردم فلسطین کماکان در زندان به سر میبرند.”
آیا سوریه نقشه راهی برای مصریها میشود؟
او در ادامه با طرح این پرسش که “آیا سوریه راه را به مصریها نشان میدهد؟” مینویسد: “از زمان کودتای ۲۰۱۳، رژیم مصر یکی از بزرگترین کارزارهای تخریب در تاریخ معاصر آن کشور را آغاز کرده است که بخشی از “بازسازی شهری” خوانده شده است. تخمین زده شده که تقریباً ۱۰ درصد از ساکنان قاهره و جیزه به تنهایی از سال ۲۰۱۳ به دلیل اجرای چنین پروژههایی آواره شدهاند. این هجوم باعث درگیریهای طولانیمدت علیه اخراجها شده که به درگیری معترضان با ارتش و پلیس تبدیل انجامیده است؛ درگیریهایی در بندر پورت سعید و الوراق. این اعتراضات باید رصد شود زیرا احتمالاً در سال آینده تشدید خواهند شد. مصریها در اوایل ماه جاری با شادی شاهد سقوط “بشار اسد” در سوریه بودند. با نابودی اپوزیسیون مصر و اقدامات تقریباً هر روزه وحشتآفرینی حکومتی علیه کوچکترین نشانه یا ژست مخالف، تکرار دومینوی ۲۰۱۱ در مصر دست کم در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد. با این وجود، قطعاً کسانی در مصر هستند که رخدادهای سوریه را تماشا میکنند و به این فکر میکنند که آیا شورش مسلحانه تنها راه برای سرنگونی سیسی است، درست مانند کاری که معارضان سوری انجام دادند. نیازی به گفتن نیست که پیروزی معارضان سوری باعث تقویت اسلامگرایی در مصر و نقاط دیگر منطقه خواهد شد. سیسی از رخدادهای سوریه عصبانی است. تقریباً یک هفته پس از سقوط اسد، او با فرماندهان نظامی، مقامهای ارشد پلیس، رئیس سیستم اطلاعات جغرافیایی، نخستوزیر و چند تن دیگر از مقامهای ارشد دولتی در مقر فرماندهی راهبردی وزارت دفاع در پایتخت اداری جدید دیدار داشت تا در مورد تأثیر جنگهای منطقهای در سوریه و غزه با آنان گفتگو کند. او در همان روز در سخنانی از مردم مصر خواست تا متحد شوند و از مصر محافظت کنند. او گفته بود: “دو کار وجود دارد که من هرگز به لطف خدا انجام ندادهام. من نه دستم را به خون کسی آغشته کردم و نه پول کسی را گرفتم.” این فعال سیاسی مصری که خود پیشتر بازداشت شده بود با اشاره به سیطره ارتش مصر بر اقتصاد آن کشور مینویسد: “علیرغم فشارهای کمککنندگان بینالمللی و گاه بازرگانان برجسته مصری بر رژیم برای حذف ارتش از اقتصاد، آن نهاد کماکان به گسترش کنترل خود بر اقتصاد ادامه میدهد و نیروهای اقتصادی را به نفع خواستههای خود دستکاری میکند و از نفوذ خود برای تحمیل خویش در مشارکت با سرمایه محلی و جهانی استفاده کرده است.
سیسی از خصوصیسازی شرکتهای نظامی طفره میرود
سیسی در سال ۲۰۲۴ از خصوصیسازی شرکتهای نظامی یا محدود کردن نفوذ آنها طفره رفت. بالعکس، انحصارات آن نهاد بیشتر شده و سهم بیشتری از اقتصاد دریافت کردهاند. “مصطفی مدبولی” نخستوزیر مصر در اوایل ماه جاری اعلام کرد که قصد دارد سهام چند شرکت وابسته به ارتش را در بورس مصر عرضه کند. با این وجود، این اولین بار نیست که چنین اظهاراتی مطرح میشود. سیسی در نوامبر ۲۰۲۲ اعلام کرد که سهام دو شرکت نظامی، یک شرکت بنزین و یک تولیدکننده آب معدنی در بورس اوراق بهادار عرضه خواهد شد. مدبولی نیز چند ماه بعد اعلام کرد که سهام ده شرکت نظامی دیگر در بازار سهام عرضه خواهند شد. تا به امروز اما هیچ شرکت نظامیای به تنهایی خصوصی نشده است. دلیل موجهی وجود دارد که چرا رژیم در تمام سالهای اخیر فروش سهام آن شرکتها را به تعویق انداخته است. در شرایط فعلی تنها افسران ارتش هستند که به سیسی وفادار باقی ماندهاند. محبوبیت او در میان تمام طبقات اجتماعی مصر، از جمله بخشهایی از سرمایهداران بزرگ، به پایین حد خود رسیده است. در هم ریختن امتیازات اقتصادی نظامی در چنین دوران پرتلاطمی میتواند برای سیسی کشنده باشد. بر اساس اظهارات مدبولی، بخشهایی از شرکتها به طور مستقیم به یک “سرمایهگذار استراتژیک” فروخته میشوند، اگرچه هیچ جزئیاتی در مورد هویت این سرمایهگذاران یا درصد سهام فروختهشده ارائه نشده است. همچنین، بنگاهها به طور کامل خصوصی نمیشوند بلکه درصدی از سهام آنها در بورس عرضه میشود. باز هم مشخص نیست چند درصد. برخی از سناریوهای احتمالی برای رصد در سال ۲۰۲۵ شامل فروش سهام به سرمایهگذاران غیرنظامی است که به عنوان جبههای برای ارتش عمل میکنند و یا سهام به شرکتهایی فروخته میشود که ارتش به طور جزئی یا کامل مالک آن است. برای مثال، سازمان پروژههای خدمات ملی ارتش (NSPO) ۲۰ درصد از سهام “طاقه عربیه” را در اختیار دارد که به عنوان یک مناقصه بالقوه برای “وطنیه” یکی از چهار شرکتی که در فهرست بورس قرار میگیرد دیده میشود. در نتیجه، اگر سیسی با یک دست چیزی را از ارتش بگیرد با دست دیگر آن را جبران میکند! این میتواند به معنای اعطای امتیازات بیشتر به ارتش در سایر بخشها، برای مثال تخصیص زمین برای آن نهاد یا دیگر حوزهها باشد. برای مثال، همزمان با برنامهریزی برای خصوصیسازی شرکت صنایع غذایی “سیلو فودز”، نیروی هوایی مصر اکنون در واقع بخش تولید کشاورزی را اداره میکند و اخیراً انحصار واردات غلات به آن داده شده است.”
چرا سیسی از اصلاحات اقتصادی در بخش نظامی طفره میرود؟
این فعال سیاسی مصری در ادامه با اشاره به جزئیات بیشتر از امتیازاتی که سیسی به نهادهای نظامی در حوزه اقتصادی داده مینویسد: “سیسی در تابستان ۲۰۲۳ قانونی را امضا کرد که به معافیتهای مالیاتی برای فعالیتهای اقتصادی دولت پایان میدهد. با این وجود، معافیتهای مالیاتی برای سرمایهگذاریهای تجاری ارتش کماکان به قوت خود باقی ماند، زیرا قانون جدید استثنائی برای فعالیتهای اقتصادی مرتبط با “امنیت ملی” در نظر گرفت که میتوان آن را به راحتی به عنوان هر چیزی مرتبط با ارتش تفسیر کرد. سیسی احتمالاً در سال آینده نیز از فراخوانها برای اصلاح مجتمع نظامی – اقتصادی مصر طفره خواهد رفت. او احتمالاً به مانورهایی مانند شرکتهای نظامی شناور در بازار سهام متوسل میشود تا آنها را از طریق سایر شرکتها و بازرگانانی که جبهههایی برای ارتش هستند خریداری کند یا امتیازات شرکتهای نظامی در یک بخش را محدود کند تا در بخش دیگر جبران کند.” حمالاوی در ادامه مینویسد: “در همین حال، در ماه جاری خبری منتشر شد مبنی بر آن که “ابراهیم العرجانی”، یک قاچاقچی تبهکار که تبدیل به یک شبهنظامی و تاجر مورد حمایت دولت شده در حال برنامهریزی برای راهاندازی یک حزب سیاسی است. اگر خبر حقیقت داشته باشد، حزب تحت رهبری او در انتخابات پارلمانی و سنا در سال ۲۰۲۵ شرکت خواهد کرد. باید بپرسیم که چرا چنین طرحهایی مطرح میشوند. این لزوماً ناشی از جاهطلبیهای شخصی العرجانی نیست. او مامور دولت است و اگر رژیم او را بیفایده یا مضر بداند، میتواند به راحتی با فرد دیگری جایگزین کند. در عوض، این به دلیل بحران هژمونی رژیم است. سیسی بر خلاف اسلاف خود صرفاً با تکیه بر زور حکومت میکند و جامعه مدنی و نهادهای سیاسی را که سطح رضایت لازم را تولید میکنند که برای استقامت رژیم و دولت حیاتی است، از بین برده است.”
سیسی و بحران هژمونی: چرا مصر به برهوت سیاسی تبدیل شده است؟
او در ادامه اشاره میکند که سیسی شدیداً به نهادی چون حزب “دموکراتیک ملی” تحت ریاست “حسنی مبارک” رئیسجمهور سابق مصر نیاز دارد. او شرایط فعلی مصر را یک “برهوت سیاسی” میخواند و مینویسد: “سیسی تاکنون نتوانسته پروژه سیاسی مشابه مبارک را تکرار کند. اخبار مربوط به حزب سیاسی پیشنهادی “ابراهیم العرجانی” تازهترین تلاش برای حزبسازی در کشوری است که اساساً صحنه سیاسی آن تبدیل به برهوتی خشک و لمیزرع شده است. اتکای کامل به بدهی خارجی منجر به پیامدهای داخلی، افزایش شکاف طبقاتی در مصر و وضعیت فروپاشی اجتماعی، همراه با کاهش نفوذ منطقهای و قدرت نرم قاهره شده است. مصر سیسی از یک هژمون فعال منطقهای تحت رژیمهای قبلی، اکنون به وامهای خارجی و کمکهای مالی مستمر توسط کمککنندگان منطقهای و بینالمللی وابسته است. وامدهندگان تلاش میکنند او را در قدرت نگه دارند چرا که خواستار بیثباتی بیشتر در خاورمیانه در صورت سقوط سیسی نیستند. در نتیجه، سیسی نتوانسته مسیر رویدادها را در حوزههای سنتی نفوذ مصر هدایت کند. در عوض، او یا متحمل شکستهای دیپلماتیک شده یا مصر را به همدست اسرائیل در نسلکشی در مرز شرقی قاهره در نوار غزه تبدیل کرده است. قاهره در حالی که او قادر به وادار کردن اسرائیل به عقبنشینی از کریدور فیلادلفی در امتداد مرز خود نیست، به فشار بر طرف مقابل یعنی فلسطینیان برای دادن امتیاز و مصالحه برای اثبات ارزش خود نزد ترامپ ادامه خواهد داد.”
افزایش احساس ناامنی در حکومت سیسی
“میدل ایست آی” هم چنین در گزارشی دیگر به احساس ناارامی فزاینده سیسی پس از مشاهده سقوط اسد در سوریه اشاره می کند و می نویسد:” سیسی ژنرال سابق ارتش که یک دهه پیش به دنبال کودتای ارتش به قدرت رسید، تاکنون از اظهارنظر مستقیم درباره خروج اسد خودداری ورزیده است. با این وجود، اظهارات اخیر او در این باره که وجدان اش نزد خدا آسوده است که “خونی نریخته و پولی ندزدیده” حاکی از احساس ناامنی او در مورد سرنوشت حکومت اش می باشد. با رفتن اسد، سیسی اکنون به خوبی میداند که با بیش از ۶۵۰۰۰ زندانی سیاسی در زندانهایش، ناپدید شدن اجباری هزاران نفر و شکنجه مخالفان در معرض خطر سقوط قرار دارد. نشست های اخیر او با نظامیان و نیروهای امنیتی از رسانه های دولتی به صورت گزینشی پخش شد و حول محور دو موضوع بود: این که سیسی اسد نیست و مصری ها نباید راه معارضان سوری را دنبال کنند. سپس در تاریخ ۲۳ دسامبر رسانه های خبری وابسته به دولت مصر ویدئویی را پخش کردند که شامل مجموعه سخنرانی های قدیمی تر سیسی خطاب به مردم بود. سیسی در سخنان خود می گفت:”آنان ماموریت خود را در سوریه به پایان رساندند، سوریه را ویران کردند و اکنون هدف شان از هم پاشیدن کشور مصر است”. بدون این که مشخص کند منظور وی چه کسی است و چه کسی مسئول ویرانی سوریه بوده است.
پیام های سیسی نشان دهنده ترس از جنبش های بالقوه مردمی علیه رژیم فعلی است. اظهارات سیسی در مورد پیامدهای یک خیزش مردمی، انقلاب یا حتی ظهور فعالیت سیاسی با هدف ایجاد تغییر هشدار می دهد. سیسی از زمان به قدرت رسیدن در ژوئن ۲۰۱۴، بر جلوگیری از ناآرامی های مدنی مشابه انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ تمرکز کرده است. در میانه رکود اقتصادی و دشواری های فزاینده معیشتی برای بسیاری از مصری ها، سیسی استراتژی هراس افکنی به ویژه ایجاد ترس در دل مصری ها از تکرار سرنوشت سوریه در مصر را برای مهار مخالفان اش انتخاب کرده است. او از طریق تدابیر شدید امنیتی، اعتراضات را سرکوب کرده، تظاهرات را جرم انگاری کرده و بیش از ۲۳ زندان جدید را افتتاح کرده است. لفاظیهای رژیم مصر به طور مداوم به مصریها نسبت به اعتراضات هشدار میدهد و اغلب به تاثیر مخرب جنگ داخلی سوریه از جمله تخریب گسترده و آوارگی اشاره میکند. “بهتر از سوریه و عراق” به یکی از عبارات رایج سیسی تبدیل شده است. رسانهها که تحت نظارت “سرویسهای رسانهای متحد” مرتبط با “سرویس اطلاعات عمومی مصر” فعالیت می کنند کارزاری از ایجاد ترس را آغاز کردند و این پیام را منتقل می کنند که مصر متمایز از سوریه است.
همین رویکرد توسط مقام های مصری در روزهای اولیه بهار عربی مورد استفاده قرار گرفت. برای مثال، در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۱، پس از خروج “زین العابدین بن علی” رئیس جمهور تونس از کشورش، رسانه های مصری حامی “حسنی مبارک” رئیس جمهور وقت در تلاش برای جلوگیری از تظاهراتی که در نهایت به برکناری مبارک از قدرت انجامید عبارت “مصر تونس نیست” را تکرار کردند. به همین ترتیب، رسانههای همسو با سیسی به سقوط اسد با ناراحتی ظاهری واکنش نشان دادند. رسانههای مصری به مرحلهای رسیدهاند که بدون هیچ مشارکتی در تولید محتوا، دستورات را به سادگی انجام میدهند برخلاف وضعیت دوران مبارک یا روزهای اولیه حکومت سیسی، زمانی که رسانههای همسو با رژیم در شکلدهی سیاستها نقش داشتند، اکنون اما صرفاً دستورالعملها را بدون تلاش برای اصلاح آن اجرا می کنند”.
نگرانیهای سیسی از تجمعات سوریها در مصر و تدابیر امنیتی شدید
“میدل ایست آی” در ادامه مینویسد: “نگرانی پیرامون تحولات سوریه در تدابیر امنیتی تشدید شده توسط مقامهای مصری در قبال سوریهایی که عمدتاً پناهجویان ساکن مصر هستند، آشکار شده است. در قاهره زمانی که اعضای جامعه سوریهای مقیم مصر برای جشن سقوط اسد به خیابانها آمدند، به بهانه اعتراض بدون مجوز بازداشت شدند. سرویس اطلاعات عمومی مصر و آژانس امنیت ملی با نمایندگان جامعه سوریهای مقیم مصر جلساتی را برگزار کردند و در واقع به آنان نسبت به شرکت در تجمعات هشدار دادند. پیام سرویسهای امنیتی این بود: “در خانههای خود بمانید و هرگونه تجمع احتمالی را گزارش دهید؛ در غیر این صورت خطر دستگیری یا اخراج شما از مصر وجود دارد.” مقامهای مصری دستور اخراج تقریباً سه سوری بازداشتشده را صادر کردهاند. سیسی اغلب خود را به عنوان محافظ مصر نشان میدهد و نسبت به هرج و مرج مشابه سوریه هشدار میدهد.
او در یکی از سخنرانیهایش گفته بود: “ما میتوانیم گرسنگی و تشنگی را تحمل کنیم، اما مقاوم میمانیم.” سقوط اسد بسیار نمادین بود و میتوان از آن برای تشبیه حکومت سیسی استفاده کرد. پس از تصرف حلب توسط گروههای مسلح، اسد حقوق نظامیان را ۵۰ درصد افزایش داد، اما ارتش سوریه در نهایت نتوانسته است از او دفاع کند، زیرا نیروهای معارض به سمت پایتخت حرکت کردند. در مصر نیز سیسی به ارتش قدرت اقتصادی قابل توجهی داده و بیش از ۶۰ درصد از اقتصاد در اختیار آن نهاد است. این وضعیت نگرانی در مورد وفاداری ارتش در صورت بروز ناآرامیهای احتمالی را نزد سیسی افزایش میدهد. اتکای سیسی به متحدان منطقهای مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی شبیه به وابستگی اسد به روسیه است. با این وجود، سیسی نیز مانند اسد ممکن است متوجه شود که متحدش در صورت نیاز مداخله نمیکند. نگرانی سیسی احتمالاً ناشی از مشکلات اقتصادی و فشارهای اجتماعی است که هم سوریه و هم مصر با آن مواجه هستند. در سوریه، سیاستهای اسد نزدیک به ۹۰ درصد از جمعیت را زیر خط فقر قرار داده بود.
به همین ترتیب، اظهار نظر اخیر وزیر همبستگی اجتماعی مصر مبنی بر آن بود که حدود ۱۲ میلیون خانواده مصری در فقر زندگی میکنند و وضعیت بد اقتصادی بر زندگی حدود ۴۸ تا ۶۰ میلیون شهروندی که با چالشهای اقتصادی شدید مواجه هستند تأثیر میگذارد. انتخاب سیسی برای میزبانی نشست سران گروه ۸ در کاخ ریاستجمهوری جدیدش، انتقاداتی را به عنوان یک گام اشتباه استراتژیک برانگیخته است. این کاخ حدود ۱۵۰ میلیارد پوند مصری (۳ میلیارد دلار) ارزش دارد در حالی که سیسی از شهروندان خواسته است تا مشکلات اقتصادی را تحمل کنند. با توجه به این که خط فقر در مصر ۹۰ پوند در روز است، هزینه صورت گرفته برای کاخ ریاستجمهوری به طور بالقوه میتوانست حدود ۵۵ میلیون مصری را از فقر خارج کند. آنچه در سوریه رخ داد نشان میدهد که ثبات از طریق خشونت و ظلم به دست نمیآید.”
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0